می‌دونم که این نشونه‌ی خوبی نیست ولی دلم نمی‌خواد هیچ جا برم. امشب تنهام. از تنهاییم هم بدم نمیاد و توی خلوت خودم حالی دارم با حافظ!
طالع اگر مدد* دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب، ور بکشد زهی شرف
از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
وه که درین خیال کج عمر عزیز شد تلف
*به یک عدد مددِ طالع نو یا دست دوم فوری نیازمندیم. تا خونه خالیه و سرو کله‌ی کسی پیدا نشده!!!
شب خوبی داری دوست من ... حافظه و تنهایی .
مرا نیز هوس خوردن هندوانه و... نیست که بس سرد است و من نیز حال خوشی ندارم. بجای‌اش بروم دنبال همسرم که در این تاریکی و سرما منتظر اتوبوس نشود و من نیز بیش ازین تنها نباشم.
سلام، این شعر را چقدر دوست دارم. طالع اگر مدد دهد...
رفتم حافظ بخوانم آن‌هم با سه‌تار...
سلام مهتاب عزیز
تازه اومدم پای این رایانه زبان بسته.
هنوز میلها را باز نکرده ام.
گفتم بیام اینجا سلامی بدم وبرم.
یه موضوعی هم بود که میخواستم بهت بگم دلم خالی بشه.
مدیریت شبکه پنج همه رپرتاژهای سیاسی مهم رو دربست داده به خانوم مریم حداد(دختر غلامعلی حدادعادل و عروس مقام رهبری) تو رو خدا تو یه چیزی به اینا بگو. ما هم دل داریم و واسه خودمون رفتیم خر زدیم و زحمت کشیدیم.
خوشگلمی تو جیگر...
صفورا
فکر میکنی بهترین شب یلدا رو شما داشتید...
بعضی وقت ها تنهایی خیلی زیباتره.......
طالعم هم طالع های قدیم ;)
مال شما مدد داد ؟
خیلی خوبه که ادما هرکاری دوست دارن میکنن....
این haloscan نامرد comment های من رو pending کرده بود٬ چرا؟ خوب باید از خودش پرسید
خلاصه ببخشید که comment داده بودید ولی دیده نمی شد
امروز درستش کردم ;)
سلام؛ من هم از آشنایی با شما خوشحالم
سلام خوبی ؟
حالا چرا یک نفره ؟
ممنون میشم بهم سر بزنی
من اپدیت کردم
تا بعد خدانگهدار
میلاد حضرت عیسی مسیح ( ع ) مبارک باد .
من از نسل شب شکنان روزگارم ،
من از نسل نورآفرینان پاک ،
از سلاله پاک آریائیان بردبارم ،
منم میراث هزار ساله زمین ،
همان ازشرق تا غرب گسترده آغوش ،
همان پیام آور مهر و دوستی
ای دخمر تنبل : ) )
تو که هنوز بساط شب یلدا رو از روی کرسی خونه ت جمع نکردی !
سلام نازنین . خوبی ؟ ممنونم از نظرت در وبلاگم .
می بوسمت . راوی
همینطوری تک بیتها رو باز کردم شعر حافظ که شما نوشته بودی اومد من اصلا نظر و این چیزها نمیدم ولی این بار چون حالم گرفته بود نظر دادم البته شاید اصلا کسی نخونه که اینطوری بهتره شاید خودم بعد از سالی که از این زمانه سخت گذشت دوباره اومدم و دیدم و به امروز فکر کردم...........
در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر..........................و فقط خاطره هاست که چه شیرین و جه تلخ دست ناخورده به جا میماند
من که چیزی نفهمیدم