حواسم هست!

وارد پمپ بنزین که می‌شوی، مسئول پمپ سمت راست اشاره می‌کند که به این سمت بیا. فرمان را به سمتش کج می‌کنم. چند ثانیه بعد مسئول پمپ سمت چپی را می‌بینی که با دست می‌خواهد حالیت کند که به طرفش بروی. با سر اشاره می‌کنم که همینجا خوبست! 

_ پرش کنم؟

_ نه 30 تا بزن. (‌ وقتی چند تایش را معلوم کنی، دیگه نمی‌تونند سرت کلاه بگذارند! یه بار اینجوری کلاه گذاشته بودند سرم. حواسم هست!)

سر بر می‌گردانم تا ببینم چند لیتر باقی مانده؟ رقمها به سرعت می‌چرخند و  روی 25  لیتر که می‌رسد، مسئول پمپ سریع صفرش می‌کند! تازه معنی اصرارشان را می‌فهمم!

سوئیچ را می‌دهد و انعام هم می‌خواهد...

 

نظرات 15 + ارسال نظر
روزنه چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:35 ب.ظ

ای بیشرفا!
دزدن دزد.

ه چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:31 ب.ظ

بعله........... اینجوریه!

بابک چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:32 ب.ظ

سلام
خودمان اینجور میخواهیم اگه من جای شما بودم خودم بنزین میزدم ودقیق هم میزدم .
باور نمیکنید من همیشه سعی میکنم به اندازه ای بنزین بزنم که حتی یک ریال نه بدهکار شوم و نه طلبکار
من با توجه به شغلم در جریان کارپمپها هستم معمولا درامد این کارگرهای نه چندان شریف از این طریق گاها به اندازه ۴ برابر حقوق روزانه انهاست
حال تو خود حدیث مفصل بخوان از ...

نرگس چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:00 ب.ظ

همینه دیگه...این مملکت ماشالله چیزی که کم نداره همین کلاه برداریهاست.... ببین دولت چه کرده که کارگرش باید دست به چنین کاری بزنه...راستی امتحان ای بد نبود..فقط خیلی زیاد بود و من دیگه حوصله نداشتم همه کاهش پذیرها رو کاهش بدم واسه همین دوتاشو کاهش دادم و بقیه رو توضیح دادم کتبا که استاد بدونن که بلدم ولی حسش نیست پی:))) ببینم یعنی نمره نمیگیرم حالا؟؟

بیلی و من چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:22 ب.ظ http://www.mebaily.com

سلام.

نثرما پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:34 ق.ظ http://nasrema.blogspot.com

سلام
و اینگونه بود که لزوم خلق کارت هوشمند سوخت ملموس گردید.
ارادت

نثرما پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:38 ق.ظ http://nasrema.blogspot.com

راستی یه چیز جالب:
من مدتی یه پژو جیگریس ( به قول بعضی ها) یا GLX داشتم.مشکی و خشکل! وقتی وارد پمپ بنزین می شدم با هام همینکار را میکردند که با شما!
اما امان از وقتی به دلایلی پرایددار شدم! حالا فهمیدم پراید هم خود نعمتی بوده من نمی دونستم. خصوصاً واسه ما اصفهانی ها که زبانزد خاص و عامیم.

مهتاب پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:06 ق.ظ

نرگس جون: همینه ... یکی از دانشجوهام به نقل از خاطره چرچیل از سفر به ایران می گفت: ایران مملکتیه که ۳۵ میلیون نفر دستشون توی جیب همدیگه اس و کسی صداش در نمیاد!
بابک جان: اکثر اوقات خودم بنزین میزنم ولی اصرار کارگرها رو که دیدم گفتم لابد به انعامش دلخوش کرده اند.
نرگس عزیز: نمیدونم چطور میشه توجیه کرد دزدی رو... ضمنا من اگه بودم به تلافی اینکه همه نمایشهای کاهش پذیر و کاهش ندادید نمره تونو کاهش میدادم!!!
اسد جان: سلام م م م م م م م م ....... بهترین؟!
آقای دکتر : من هی از خودم می پرسیدم این تفاهم از کجا آب می‌خوره دادا؟! شوما که خودتون بهتر میدونین اولین بار توی ولایت خودمون این طرح راه افتاد... حالا هم که طرح پارک کردن بوسیله فرستادن اس ام اس رو دارند اجرا می کنند اونجا... حالا حالا ها مونده س که این تهرونیا به ما برسن دادا!!!

صفورا هنرمند(کاویتا) پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:35 ق.ظ

لهجه ات خیلی ضایع بید!!
... ایی که تو گفتی یعنی چه؟؟!!
من ماشین نه ودارم و بنزین هم نه وزنم ... توضیح بده بیشتر ببینیم ایی که تو گفتی یعنی چه؟؟!!...

پ . ن : مادرم می گوید: درب دیزی بازه ....!!!! ببخشین...
(آه ... چه کسی بود گفت نگو درب بگو در!!... تو یکی عجالتا درشو بذار...)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا

پیام پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:49 ق.ظ http://payamra.com

بروش اوردی بچه پررو را ؟

آونگ خاطره های ما پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:50 ب.ظ

سلام مهتاب جان.
خوبی خانم؟
مملکت گل و بلبل که می گن همینه دیگه !
از مهربانیت هم ممنونم عزیز . شاد باشی

محمد جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:02 ق.ظ http://na3le3.persianblog.com

اجب آدمای نامردی........

خاطره شنبه 26 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:53 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

از دست این مردم! جالبیش اینه که اگه بهشون بگی کلی بهشون بر میخوره که....

نازخاتون شنبه 26 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:46 ب.ظ http://nazkhatoon.blogspot.com

سلام مهتاب عزیز . دنبال معنی "قمپز" اومدم اینجا رسیدم:) آشپز باشی عزیز لینکت رو برام فرستاد و خوب کلی خوشم اومد از وبلاگت.

باید بهش اعتراض می کردی و انعام هم بهش نمی دادی.

الهه تنهایی یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:32 ب.ظ http://www.myheaven.blogsky.com/

مهتاب جون سلام
یه بار خودت هم پیاده شو و جلوی صرف به کنتر نگاه کن ببین چی بهت میگن : خانم اگه میخواستی پیاده شی چرا خودت بنزین نمیزنی!!!!!
(پمپ بنزینی که تو شریعتی کمی بالاتر از میرداماد)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد