!

خیلی وقتا میشه که بی اختیار یاد دختری که توی کتاب سینوهه بود می افتم. همون که نذر کرده بود خودشو قربانی خدایان کنه.... هنوزم اشک توی چشمام حلقه میزنه وقتی تصور می کنم اون مار بزرگ داره دور جسم نحیفش چمبره میزنه! و با خودم فکر می کنم چه تعداد از ما هنوز قربانی جهالت خودمون و سوء استفاده‌ی دیگرانیم؟! کسی اسم اون دختره رو یادش می‌آد؟

نظرات 11 + ارسال نظر
نرگس پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:23 ب.ظ http://azrooyesadegi.blogsky.com

اسمش مینا نبود یا چیزی تو این مایه ها؟؟؟!!!
من هم وقتی خوندم خیلی غصه خوردم بخاطر قربانیان جهالت...

ژولیس سزار جمعه 27 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:01 ب.ظ http://sezar1.blogsky.com

دوست خوبم ....مهربانم !
من با خودم فکر میکنم که چه اجباری است خودرا به دام خطر این زندگی سپردن و زورق بودنم را یله کنم به دریای طوفانی جهانی که از آن تقریبا هیچ نمیدانم ...و بعد ادای آدمهای زنده و با هویت و با تشخص را نمایش دهم که چه ؟ که یعنی آهای ! مردم این منم که هستم ؟ بودن اینگونه را مضحک میدانم ...شاید برای همین تاج امپراطوری بر سرم گذاشته ام و در سرزمین آبهای همیشه اوتوپیا و شهر آرمانی خویش را بنا کرده ام و با ملتی از جنس خودم که سخت گرفتار کابوس بیداری هستند و در بدر یک جرعه خیال رقص گون اند راه افتاده ام به نا کجا آباد ! ...این تقدیر شوم بشری نیست که بزرگان گذشته هشدارمان دادند ؟ ...خسته شدم از بس در دنیای واقعی به دنبال هم جنس حود گشتم برای دمی گپ ساده ...در این جا کنار تو و دیگران ...در این دنیا که مجازیش میخوانیم و صد البته از هر واقعیت قابل لمس با شش حس انسانیمان ملموس تر است به دنبال رد پای انسانیت ناب و خالص بی دروغ و کلک و دغل میگردیم ...بیا رفیق عزیزم ...بیا با هم این رویای سبک دوست داشتنی را به حقیقت محض وجودیمان پیوند بزنیم ...منتظرت میمانم تا هر وقت که لازم باشد .
ژولیس سزار
امپراطور سرزمین آبهای همیشه آبی

ه.ناپیدا جمعه 27 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:10 ب.ظ http://zangar.blogsky.com

سلام
من آپم ،‌ اگه وقت کردی بهم سر بزن

تنها شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:37 ق.ظ http://sadegi.blogsky.com

من فکر نمیکنم اگه این رو از مردم بگیریم کار درستی باشه (خودمون رو هم مردم میدونم مسلما) ولی شاید گاهی باید قبول کنیم که دیدگاهمون نسبت به دین غلطه. دین اون چیز رویایی که فکرش رو میکنیم نیست. فقط چیزیه که باید درست ازش استفاده بشه. در ضمن اون کسی که به چیزی اعتقاد داره هیچوقت قربانی جهالتش نمیشه. فقط اونی که دودله این اتفاق واسش میافته. یا اونی که بعد از یه مدت به این نتیجه میرسه که قبلا اشتباه میکرده.

مسافر غمگین شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:13 ق.ظ http://khaterat-a.blogfa.com

سلام بزرگوار
ما به راهنمایی استادی چون شماها محتاجیم ما رو از راهنمایی خودتون بی نصیب نفرمائین واگه هم افتخار تبادل لینک هم بدین خوشحال خواهم شد
خدا نگهدارتون

ارش شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:43 ب.ظ http://khordad76.persianblog.com

منظورت از کاپشن درموقع مصاحبه رو نگرفتم

تنها دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:03 ق.ظ http://sadegi.blogsky.com

امیدوارم منظورم رو از استفاده درست فهمیده باشین. منظورم دقیقا اینه که استفاده ای که الان داره از دین میشه کاملا درسته! یعنی تنها استفاده ایه که میشه ازش کرد. اگه با کسانی که از دین استفاده میکنن مشکل دارین، نگین که چرا اینجوری از دین استفاده میکنن، بگین که چرا اینا دارن از دین استفاده نکنیم!!!

افرا سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:02 ب.ظ http://afranevesht.blogspot.com

اسمش مینه آ بود.

پوپک شنبه 5 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:38 ب.ظ

اسمش مینا بود

سرور یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:55 ق.ظ http://soroorj.persianblog.com

دوست عزیزم سلام ممنون که به وبلاگم سر زدی. وبلاگ جالبی داری!!

سرور یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:59 ق.ظ http://soroorj.persianblog.com

کم نیستیم که ساده لوحانه و با افتخار خودمان را در درگاه جهالت قربانی میکنیم. کاش اندکی تنها اندکی درخشش آن ستاره کوچک را میدیدیم. ستاره اندیشه....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد