سوء تفاهم!

خواستم پستِ قبلی رو پاک کنم تا اگه لحن بدی توش بکار بردم و خدای نکرده بعضی از دوستانمو ناراحت کرده ، یه جوری تلافی کنم. اما به چند دلیل این کارو نکردم. قبل از اینکه دلایلشو بگم از آقا سجاد، آقا مهران آقا مهدی و امیر آرام و نرگس خانم و رکسانای عزیز به طور ویژه عذرخواهی میکنم. و اما.... پست قبلی رو پاک نمی‌کنم تا یادم باشه هر وقت عصبانی شدم هیچ چیزی نگم، ننویسم و هیچ تصمیمی نگیرم.

و دیگر اینکه یادم باشه ممکنه بعضی چیزها سوء تفاهم باشه و به اون بدی که ما فکر می‌کنیم نباشه. و یاد بگیرم که نباید حساب همه رو یکی کرد.

بعد از خوندن بعضی آفلاینهام به قدری از پیشنهاد خودم عصبانی شدم که به خودم گفتم : تقصیر توئه که جنبه ی آدما رو در نظر نمی‌گیری. نمی‌خوام حرفاشونو اینجا تکرار کنم چون خودتون می‌تونید حدس بزنید. تا اینجا حق با من بود که هر چی دلم می‌خواد بیام و بنویسم. البته فکر کنم تنها به کسانی برخورد که من براشون احترام قائل بودم. خب، این رو هم باید می‌فهمیدم چون کسی که شخصیتش اجازه داده چنین حرفهای زشت و زننده ای رو بنویسه ، اصلا چیزی به عنوان برخوردن براش معنایی نداره!

قسمت دوم قضیه یه سوء تفاهم بود. که شاید به علت عصبی بودن من اینقدر زاویه دیدم رو خراب کرد. دوست عزیزم شماره تلفنش رو برای هماهنگی برایم ایمیل زده بود ، من هم برایش اس ام اس فرستادم. که گفتند شماره اشتباهه! من هم با ذهنیت خرابی که از آفلاینها گرفته بودم فکر کردم شاید ایمیل هم سر کاری بوده است! از طرفی ناراحت شدم که چرا فریب خورده ام و از این طریق شماره موبایلم را هم شخص مزاحم به دست آورده است!

حالا فهمیدم که فقط یک اشتباه تایپی بوده ! و من نباید آنقدر زود به هم می‌ریختم..........

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیل جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:11 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی . ایندفعه اگه می خواستی برید بیرون به من و امین و مهرشاد هم بگو . وسیله هم همه چی هست . اگه دوست داشتی بهم پی ام بده . مرسی .

۱۰۰۱روزنه جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:19 ق.ظ

میبینی مهتاب...
دنیای ما پره از سوتفاهم...
اینهمه حرف زدی بازم یکی اومده اینجوری کامنت گذاشته .یه اشتباه کوچولوی رکسی باعث شد حتا تو به ماها هم شک کنی.منی که فقط بخاطر حال و روز تو که میگفتی خرابی بیشتر بهت پیشنهاد داده بودم وگرنه...تا حالا ازین کارا نکرده بودم.اونم اینکه بخوام خارج شهر بررم .
حداقل یه آشنایی کوتاه معمولی و بعد آیا اصلا ما ببینیم بهم میخوریم یا نه.

اصلا خودتو نارحت نکن.نمیدونم دقیقا چند وقته مینویسی...ولی دمیای مجازی معمولا باعث میشه که خیلی چیزارو یاد بگیری.
یکیش اینکه توانمون در برابر برخوردای بد بالا میره و بقولی پوست کلفت میشیم.

بقول رکسی قسمت نبوده:)
بازم میگم ارزش نداره بخاطر یکسری...که خودت تو اس ام است گفتی خودتو اذیت کنی.
اینجا رو فرض کن یه خیابونه که هر کسی از کنارت میگذره..

مراقب خودت باش .

مهتاب جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:22 ق.ظ

من به شماها شک نکردم. فکر کردم شاید کسی به اسم شما برام ایمیل زده. ......بگذریم به قول خودت دیگه فکرشم نکن.
راستی از این که به خاطر من می‌خواستی بیای یه دنیا ممنون. ممنون. ممنون ......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد