1 -  نه ! اینجوری نمیشود. باید یک فکر اساسی کرد. فعلا نمیدانم ایراد کجای کار است؟  از اعداد و ارقام توی شناسنامه که همینجور با نزدیک شدن به اردیبهشت بالا میروند یا کار نکشیدن از این دستگاه گوارش ؟ !  راستش را بخواهید این چند وقت به محض اینکه یک شب شام بخورم ، گیرم کمی دیر ! ، توی خوابم بکُش بکُش راه می اندازم. آتشفشان می بینم که گدازه هایش می آید و مستقیم میخورد توی سر و صورت کسی که نمی دانم  باید از نبودش خوشحال شوم یا غمگین !  توی خواب هم یه کم تردید داشتم که باید ببرمش دکتر یا خودم  زودتر فرار کنم ؟ !!

مانده ام اینهمه آدم  که این شبها مهمانی  میروند و به صاحبخانه که هیچ ، به خودشان هم رحم نمی‌کنند،  شبها چند صد هزار نفر را می ‌کشند؟

دایی جان همیشه می‌گوید : " به مال ِ مفت که رسیدی ، خودت رو هلاک کن که این جریان کم اتفاق می‌افتد ! " .  ما هم دیشب هر چند مال مفت نبود ، خوردیم ولی دیگران را هلاک کردیم !!!

 

2 -  خواندن بعضی وبلاگها آدم را به این فکر وا می دارد که  نوشتن وبلاگ برای افرادی چون من دو ضرر بزرگ دارد. اولیش اینکه وقت خودم را میگیرد و دوم آنکه وقت شما را ! راستی که بعضی ها چقدر سرشان می‌شود ها !!!! ..... کمی دپرس شده ام که چیزی نمیدانم که بنویسم و یا اندک چیزی را که میدانم نمی‌توانم آنطور که دلم می‌خواهد بنویسم .

 

نظرات 8 + ارسال نظر
محمد شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:09 ق.ظ http://ssmohammad.blogsky.com

سلام دوست عزیز
زیاد خودتو در گیر نکن بیشتر ما نمیدونیم واسه چی مینویسیم ٬ برای کی مینویسم و اصلا چرا مینویسیم .
سال نو رو به شما تبریک میگم .
راستی در مورد اعداد و ارقام هم سخت نگیر چه بخوایم چه نخوایم این عمر ماست که داره مثل برق و باد میره .
در مورد دوستانی که گفتی میخوای بهشمون هدیه بدی هم پیشنهاد میکنم فقط به اونی هدیه بده که از همه بیشتر دوسش داری بقیه هم بیخیال

هادی شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.tarannom-yahoo.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داشتی به وبلاگ من هم شر بزن

[ بدون نام ] شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 05:22 ب.ظ http://khaterehmordab.blogsky.com

سلام
جالب بود مرسی فقط یه پیشنهاددارم هدیه هاروبه غریبه هاهم بدید ممنون

بیلی و من شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:16 ب.ظ http://www.mebaily.com

شما اتفاقن خیلی خوب هم می نویسید. منکه مشتری اینجا هستم حالا خدای نکرده امشب مثل دیو سفید یا پدر بزرگ مادر فولادزره به خوابتان نیاییم.

نثرما شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 10:50 ب.ظ http://nasrema.blogspot.com

سلام
خودت که میدانی! ما هم....

[ بدون نام ] شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:36 ب.ظ http://khomeiran.blogsky.com

سلام
به نظرم کم یازیاد خوردن هم می تواند در نوشتن سهیم باشد
به قول دوستی : خوردن یابردن مسئله این است واما
باید نوشت چون طراوشات اندک ذهنی یقینا به انسان اعتمادبه نفس می دهد تا خوب بنویسید ونویسنده خوب
می نویسددرحالیکه سربه زیرآورده وزمانه اوراسربلند می سازد
ایام به کام یاحق

مهدی یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 10:15 ق.ظ

با سلام وخسته نباشید
همین که می نویسید وتا زمانی که مشکلی برای نوشتن
ایجاد نکنند خود ارزشمند است یادی کنیم از عزیزانی که
بخاطر نوشتن اکنون در زندان مستبدان اسیرند

مهتاب یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 10:57 ق.ظ

برای آرش سیگارچی کامنتی گذاشتم به این مضمون :

این طرف میله ها اسمش آزادیست. خدا کند چیزی بیش از یک نام باشد !



و یه عالمه حرف دیگه ..............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد