آقای صادقی  بچه زاییده بود. خودم دیدم. جفتش هم کنارش بود . همینجوری وسط هال خوابیده بود . ندیدم  نفس میکشد یا نه؟ هواسم به آن بچه ی کوچولو یی بود که کنارش چمباتمه زده بود و آن همه بند ناف و خرت و پرت خونی دیگر کنارش!

با بهرام پسر عمویم که مدتهاست آمریکاست، بودم. از یک جاهای عجیبی باید میگذشتم. ولی همه ی اتفاقها به گمانم توی یکجایی که مثل قصر بود رخ می‌داد. یک جایی مثل قلعه . نمیدانم برای چی می‌کشتند؟ نمیدانم برای چی با بهرام بودم؟ نمیدانم برای چی فرار می‌کردیم؟ نمیدانم کی یاد گرفته بودم از لبه های سکو مانند دیوارها  آویزان شوم و بالا بروم! ولی  یکدفعه افراد زیادی آمدند و ما را محاصره کردند...........

این دو شب خوابهایم آشفته است. خیلی....  نمیدانم  اثر کدام است؟  دیدن فیلمها یا پر خوری شبها ؟؟؟

خستگی ام در نرفته است. باید دوباره بروم بخوابم. شاید فهمیدم بعد از محاصره چه بلایی سرمان آوردند!

 

نظرات 8 + ارسال نظر
شراره پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:31 ق.ظ http://www.asberoyaha.blogsky.com

سلام اوللللللللللل...............قشنگه .......یا حق

امیر پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:32 ق.ظ http://loveyo.blogsky.com

شایدم تاثیر استنشاق اون گازهای نانجیبه خانوم دکتر !

مهدی پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:19 ب.ظ http://mahdipanahi.blogsky.com

چشم مخصوص تماشاست
اگر بگزارند وتماشای توزیباست اگر بگذارند

به من عاشق مسکین به حقارت منگر
دل من وسعت دریاست اگر بگذارند

غضب آلود نگاهم نکنید ای مردم
دل من مال شماهاست اگربگذارند

من زه اظهار نظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگربگذارند

دل غم دیده من این همه آواره نگردد
خانه دوست همین جاست اگربگذارند

بیلی و من پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 05:15 ب.ظ http://www.mebaily.com

مهتاب خانم ما هر موقع از این خوابها میبینیم معلوم میشود شام سنگین خورده ایم شما را نمیدانم خودم را گفتم.

نثرما پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:51 ب.ظ http://nasrema.blogspot.com

سلام.
من می توانم حدث بزنم بعد از محاصره چه اتفاقی واستون افتاده است! در صورت قبول سفارش با این شماره تماس بگیرید: .۹ ۳۱۶ ۲ ۱۹

جریان سفارش چیه؟؟؟

خیابان شماره ۱۱ جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:09 ق.ظ http://11ave.blogspot.com

لکن در جامع المزخرفات شیخ پشم الدین کشکولی آمده:
خون در خواب دیدن به منزله ابطال رویاست.

پس همان نظر عمو اسد درست بود. از پرخوری بوده است لکن !

بیلی و من جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:04 ب.ظ http://www.mebaily.com

سلام مهتاب خانم هروقت به روز میکنی وبلاگتان را در بلاگ رولینگ بینگ گنید تا در لیست ما مشخص شود. این هم آدرس
http://www.blogrolling.com/ping.phtml

مهدی شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:21 ب.ظ http://mahdipanahi.blogsky.com

سلام
عاشقم من عاشقم من عاشقم
عاشقی رالازم آیددردوغم
راست گوینداینکه من دیوانه ام درپی اوهام یاافسانه ام
چون که برضدجهان گویم سخن
یاجهان دیوانه باشدیاکه من
قوی باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد