هر بازی قواعد ِ خودش را دارد. حالا گیریم که بازی ِ روزگار باشد ! وقتی ابتدایی ترین قواعدش را رعایت نکردی ، محکوم به شکست خواهی بود . دیر یا زود!

گیرم که دو دو تا همیشه اینجا چهار نشود. بالاخره یا سه می شود یا پنج !  خونه پرش را هم بخواهی می شود 6 و 7 !! احمقانه بود که فکر کردی اینجا آنقدر هرتی هرتی است که بشود 200 !!!

آخر تو چه فکری کردی؟؟ اصلا فکر هم کردی؟؟؟؟؟؟؟؟

 

نظرات 6 + ارسال نظر
خشایار پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 12:15 ب.ظ http://skyblog.blogsky.com

بدون که من همیشه بهت سر می زنم - حتی اگه کامنتی هم از من نبینی.

مهتاب پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 12:39 ب.ظ

ممنونم دوست عزیز

داود پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 07:27 ب.ظ http://11ave.blogspot.com/

سلام دوست من؛ من نمیدونم منظورت از اون کامنتی که تو بلاگ من گذاشتی چی بود؟ درضمن ممنون ازاینکه لینکم کردی. لینک شما هم امروز سر پا میشود.
موفق باشی

محسن سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 05:11 ب.ظ http://blueland-mohsen.blogsky.com

سلام
دوست عزیز وبلاگی خوبی دارید آگه تونیستید یه سری هم به وبلاگ من بیزنید ....اگه خواستید با هم تبادل لینک می کنیم ..... جزیره آبی

مسافر هندوستان یکشنبه 3 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:38 ب.ظ http://etravelog.blogfa.com

اون پست بالایی خیلی خدا بود...

حقیقت تلخی رو با سادگی به تصویر کشیدی...

سفرنامه الکترونیک دوباره گردگیری شد!

دیتیرامب های دینوروس در گرمانیا پنج‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:55 ب.ظ

نوشته هات از اسمت قشنگ ترن ... این اولیش بود...
دومیشا ینه که هر بازی دقیقا یه start و البته یه game over داره.....
سومیش همون اولیش با این تفاوت که خورشید قشنگ تره چون جای خودش رو بدون هیچ چشم داشتی میده به تاریکی و سرمش رو با سرخی روز بعدش جواب میده ....
چهارمیش : قواعد رو ما آدما درس میکنیم ... مسائل رو فرمولیزه کردن کار یه مارمولکیه که چند شاله شت کنتور جا خوش کرده... همونطور که کنتورخراب میشه و یه روز باید اونو عوض کرده و یه نگاهی بهش انداخت مسایل هم عوض میشن و این فرمولا دیگه به درد نمیخورن ...
دیتیرمب هات جالب بود ..
من اسمش رو میزارم :
شطحیات یک کسوف...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد